نویسنده کتاب الامامة و السیاسةکتاب الامامة والسیاسه، نوشته ابنقتیبه دینوری است، در حالیکه اهلسنت آنرا انکار میکنند و انگیزه اهلسنت از انکار آن، پنهانماندن حقایقی است که ابنقتیبه بیپرده آنها را بیان کرده است. ۱ - طرح شبههکتاب «الامامه و السیاسه» تالیف ابنقتیبه دینوری نمیباشد و محققان در انتساب آن به ابنقتیبه دینوری تردید دارند. انتساب این کتاب به ایشان از جانب محققان مستشرق و مسلمان مورد نقد قرار گرفته و کسی آن را معتبر نمیداند. دلیل عمده محققان آن است که هیچ یک از نام کتاب الامامه والسیاسه را ذکر در فهرست آثار وی ذکر نکردهاند. «دوزی معتقد است که «الامامه و السیاسه» نه قدیمی است و نه صحیح؛ زیرا حاوی اشتباهات تاریخی و روایات خیالی و غیر معقول است. از اینرو انتساب چنین تصنیف ضعیفی به ابنقتیبه ممکن نیست. یکی از شبهاتی که وهابیها مطرح میکنند که در واقع با مطرح کردن آن میخواهند از واقعیتهای مطرح شده در این کتاب فرار کنند، این است که میگویند، کتاب الامامة والسیاسة، نوشته ابنقتیبه دینوری نیست. از آن جایی که ابنقتیبه دینوری، متوفای ۲۷۶ هـ، از دانشمندان بنام و از بزرگان و فحول اهل سنت در ادبیات، تاریخ، فقه، حدیث، علوم قرآن و... به شمار میآید و وهابیها نمیتوانند در وثاقت و شخصیت خود او تردید کنند، تلاش میکنند که حتی الامکان انتساب کتاب الامامه والسیاسه را به ایشان مخدوش و آن را از درجه اعتبار ساقط نمایند. ۲ - اصل روایت ابنقتیبهقال وان ابا بکر رضی الله عنه تفقد قوما تخلفوا عن بیعته عند علی کرم الله وجهه فبعث الیهم عمر فجاء فناداهم وهم فی دار علی فابوا ان یخرجوا فدعا بالحطب وقال والذی نفس عمر بیده لتخرجن او لاحرقنها علی من فیها فقیل له یا ابا حفص ان فیها فاطمة فقال وان فخرجوا فبایعوا الا علیا فانه زعم انه قال حلفت ان لا اخرج ولا اضع ثوبی علی عاتقی حتی اجمع القرآن فوقفت فاطمة رضی الله عنها علی بابها فقالت لا عهد لی بقوم حضروا اسوا محضر منکم ترکتم رسول الله صلی الله علیه وسلم جنازة بین ایدینا وقطعتم امرکم بینکم لم تستامرونا ولم تزدوا لنا حقا. [۱]
الدینوری، ابو محمد عبدالله بن مسلم ابن قتیبة (متوفای۲۷۶ه)، الامامة والسیاسة، ج۱، ص۳۰، با تحقیق شیری.
۳ - نقد و بررسیتحقیق و پاسخی هر چند مختصر بر این تلاشهای غیر علمی را بر خود لازم میدانیم: ۳.۱ - چاپ کتاب با نام مؤلفاین کتاب بارها با نام مؤلف آن «ابنقتیبه دینوری» در مصر و سایر کشورها چاپ شده و حتی چندین نسخه خطی از این کتاب در سراسر دنیا؛ از جمله در کتابخانههای مصر، پاریس، لندن، ترکیه و هند موجود است. ۳.۲ - لزوم استناد به عالمان اسلامیتا زمانی که عالمان اسلامی وجود دارند، استناد به کلمات مستشرقانی همچون دوزی و... دور از شان یک محقق اسلامی است، و اصولا در صحت انتساب و عدم آنچه نیازی به بیگانگان است؟ و چرا باید سراغ مستشترقینی رفت که در بسیاری از موارد وجود پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را نیز انکار کردهاند؟ معلوم میشود دست دوستان اهل سنت از دلیل کوتاه شده است که به دامن مستشرقان پناه بردهاند. ۳.۳ - تصریح عالمان اهلسنت بر مولف کتاببسیاری از عالمان اهل سنت؛ حتی از علماء و بزرگان معاصر آنها، به تالیف این کتاب و صحت انتساب آن به «ابنقتیبه» تصریح داشته و در نقل روایات تاریخی به آن استناد کردهاند، که به اختصار به اسامی چند تن اشاره میکنیم: ۱. ابنحجر هیثمی در کتاب تطهیر الجنان و اللسان. [۲]
ابن حجر الهیثمی، ابو العباس احمد بن محمد بن علی (متوفای۹۷۳هـ)، تطهیر الجنان و اللسان، ص۷۲.
۲. ابنعربی مالکی، در کتاب العواصم من القواصم، ضمن نقل مطالبی از این کتاب به صحت انتساب آن به «ابنقتیبه» تصریح دارد. [۳]
ابن العربی، محمد بن عبدالله ابو بکر (متوفای۵۴۳ه)، العواصم من القواصم فی تحقیق مواقف الصحابة بعد وفاة النبی صلی الله علیه وسلم، ج۱، ص۲۶۱، تحقیق:محب الدین الخطیب - ومحمود مهدی الاستانبولی، ناشر:دار الجیل - لبنان - بیروت، الطبعة:الثانیة، ۱۴۰۷ه - ۱۹۸۷م.
۳. نجمالدین عمر بن محمد مکی مشهور به «ابنفهد» در کتاب اتحاف الوری باخبار امّ القری در ذکر حوادث سال ۹۳هـ، مینویسد: و قال ابومحمد عبدالله بن مسلم ابن قتیبة فی کتاب الامامة و السیاسة.... ابنفهد، نجمالدین عمر بن محمد مکی، اتحاف الوری باخبارام القری، حوادث سال ۹۳ هـ ق. و سپس حکایت دستگیری «سعید بن جبیر» را به نقل از آن کتاب ذکر میکند. ۴. قاضی ابوعبدالله تنوزی معروف به «ابنشباط» در کتاب الصلة السمطیه. [۴]
التنوزی، ابو عبدالله، الصلة السمطیه، فصل دوم، باب ۳۴.
۵. تقیالدین فاسی مکی در کتاب العقد الثمین. ۶. یوسف الیان سرکیس در کتاب معجم المطبوعات العربیه ضمن ارائه شرح زندگی «ابنقتیبه» از کتاب او نام برده است. [۶]
الامامة والسیاسة ابتدا فیه بذکر فضل ابی بکر وعمر. مط النیل ۱۳۲۲ جزء ۲ بتصحیح محمد محمود الرافعی مصر ۱۳۲۷ ص۳۹۵ مط الفتوح الادبیة جزء ۲ ۱۳۳۱ ص۱۸۱ و ۱۸۴.
[۷]
سرکیس، یوسف الیان (متوفای۱۳۵۱ه)، معجم المطبوعات العربیة، ج۱، ص۲۱۱، ناشر:مکتبة آیة الله المرعشی النجفی قم، ۱۴۱۱ه.
۷. فرید وجدی در کتاب دایرة المعارف القرن العشرین مینویسد: اورد العلامة الدینوری فی کتابه الامامة و السیاسة.... [۸]
وجدی، فرید، دایرة المعارف القرن العشرین، ج۲، ص۷۵۴.
و باز در جایی دیگر مینویسد: ... کتاب الامامة و السیاسة لابی محمد عبدالله بن مسلم الدینوری المتوفی سنة ۲۷۰ هـ. [۹]
وجدی، فرید، دایرة المعارف القرن العشرین، ج۲، ص۷۴۹.
۸. دکتر احمد زکی صفوت نویسنده شهیر معاصر و استاد زبان عربی در دانشگاه مصر در کتاب جمهرة خطب العرب، در چندینجا مطالبی را از کتاب الامامة و السیاسة نقل و آن را به ابنقتیبه نسبت میدهد. وزاد ابن قتیبة فی الامامة والسیاسة: والله یا اهل العراق ما اظن هؤلاء القوم من اهل الشام الا ظاهرین علیکم. وزاد ابن قتیبة فی الامامة والسیاسة: فرق الله بینی وبینکم واعقبنی بکم من خیر لی منکم واعقبکم. نص آخر لخطبة طارق. وروی ابن قتیبة هذه الخطبة فی الامامة والسیاسة بصورة اخری. [۱۲]
صفوت، احمد زکی، جمهرة خطب العرب، ج۲، ص۳۱۶.
آیا تصریح این همه از علما و بزرگان اهل سنت بر انتساب این کتاب به ابنقتیبه کفایت نمیکند؟ ۳.۴ - اعتراض بزرگان اهلسنت بر عدم سانسورعدهای از بزرگان اهل سنت علیرغم قبول صحت انتساب این کتاب به «ابنقتیبه» و تایید حقایق تلخ و ناگواری که در آن از تاریخ صدر اسلام نقل شده، بر او ایراد گرفتهاند که چرا وی به وظیفه پردهپوشی و سانسور حقایق و تحریف تاریخ عمل نکرده است! آنها اظهار داشتهاند که او نیز همچون دیگران میبایست از نقل این حقایق خودداری میکرد!! ابنعربی در کتاب العواصم من القواصم اظهار میدارد: ومن اشد شیء علی الناس جاهل عاقل او مبتدع محتال فاما الجاهل فهو ابن قتیبة فلم یبق ولم یذر للصحابة رسما فی کتاب الامامة والسیاسة ان صح عنه جمیع ما فیه. از جمله سختترین و ناگوارترین امور در جامعه یکی اندیشمند ناآگاه و دیگری بدعتگذار حیلهگر است؛ اما اندیشمند ناآگاه همچون ابنقتیبه است که در کتاب «الامامة و السیاسة» رسم (پردهپوشی) را درباره صحابه مراعات نکرده؛ اگر نسبت تمام مطالب این کتاب به او صحیح باشد (در انتساب اصل کتاب به او تردیدی نیست؛ ولی در صحت همه مطالب تشکیک میکند). [۱۳]
ابن العربی، محمد بن عبدالله ابو بکر (متوفای۵۴۳ه)، العواصم من القواصم فی تحقیق مواقف الصحابة بعد وفاة النبی صلی الله علیه وسلم، ج۱، ص۲۶۱، تحقیق:محب الدین الخطیب - ومحمود مهدی الاستانبولی، ناشر:دار الجیل - لبنان - بیروت، الطبعة:الثانیة، ۱۴۰۷ه - ۱۹۸۷م.
اگر هیچ دلیل دیگری بر انتساب کتاب به ابنقتیبه وجود نداشت، جز همین سخن ابنعربی، برای اهل حق کفایت میکرد؛ چرا که این اعتراف افزون بر آن که انتساب کتاب را ثابت میکند، انگیزه اهل سنت از این همه تلاش را بر انکار انتساب آن نیز به خوبی روشن میسازد. اهل سنت معتقدند که بر مورخان و محدثان واجب است تا در هنگام مواجهه با اخبار مربوط به رفتارهای سوء صحابه سکوت، پوشیده داشتن و پردهپوشی کنند. هنگامی که خودداری از نقل مشاجرات صحابه واجب باشد، اجتناب از نقل ستمها و تعدیات و صدماتی که به حضرت علی (علیهالسّلام) و فاطمه اطهر (علیهاالسّلام) و سایر اهل بیت (علیهمالسّلام) روا داشتهاند در نزد آنها به طریق اولی وجوبش شدیدترخواهد بود. جالب این است که جناب مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی، امام جمعه اهل سنت زاهدان نیز در مصاحبه خویش متذکر میشود: ما موظف به حفظ حرمت صحابه هستیم. ما نمیگوییم که صحابه معصومند و گناه نمیکنند؛ اما نباید به جای یادآوری خوبیها و اعمال صواب آنها، متذکر خطاهایشان باشیم.... [۱۴]
نشریه ندای اسلام، حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان، سال اول، شماره۴، ص۱۱.
۴ - نتیجهبه اعتراف بزرگان اهلسنت، کتاب الامامة والسیاسة، نوشته ابنقتیبه دینوری است و انگیزه اهل سنت از انکار آن، پنهانماندن حقایقی است که ابنقتیبه بیپرده آنها را بیان کرده است. ۵ - پانویس۶ - منبعموسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «آیا کتاب الامامه و السیاسه برای ابن قتیبه دینوری است؟». |